مواضيع مماثلة
داستان هاي كوتاه ملانصرالدين
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: طنز-سرگرمی
صفحه 1 از 1
داستان هاي كوتاه ملانصرالدين
وزی ملا الاغش را که خطایی کرده بود می زد,
شخصی که از آنجا عبور می کرد اعتراض نمود و گفت: ای مرد چرا حیوان زبان بسته را می زنی؟
ملا گفت: ببخشید نمی دانستم که از خویشاوندان شماست اگر می دانستم به او اسائه ادب نمی کردم؟!
شخصی که از آنجا عبور می کرد اعتراض نمود و گفت: ای مرد چرا حیوان زبان بسته را می زنی؟
ملا گفت: ببخشید نمی دانستم که از خویشاوندان شماست اگر می دانستم به او اسائه ادب نمی کردم؟!
ice queenP87
- تعداد پستها : 66
Points : 216
Reputation : 13
Join date : 2009-05-18
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: طنز-سرگرمی
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد