پزشکی
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

آشنایی با مکاتب فلسفی 3

اذهب الى الأسفل

آشنایی با مکاتب فلسفی 3 Empty آشنایی با مکاتب فلسفی 3

پست من طرف the READER الإثنين نوفمبر 23, 2009 1:36 pm

نسبی‌گرايی
نسبی‌گرايی اخلاقی نظریه مخالف خردگرایی اخلاقی است. نسبی‌گرایان اخلاقی معتقدند که انسان با استنتاج و استدلال نمی‌تواند اعتقادهای اخلاقی و سیاسی درست را کشف کند. نسبی‌گرایی اخلاقی اصولاً وجود هرگونه اعتقاد اخلاقی و سیاسی درست را رد می‌کند.

بنابر نسبی‌گرایی اخلاقی، چنین نیست که چیزی صرفاً درست یا نادرست باشد؛ بلکه ممکن است چیزی مطابق با جامعه‌ای درست و مطابق با جامعه‌ای دیگر نادرست باشد. نسبی‌گرایان معتقدند که قضاوت انسان درباره درستی و نادرستی به زمان و مکان و شرط‌های دیگری بستگی دارد. پیشوای نسبی‌گرایی اخلاقی در یونان باستان، پروتاگوراس بود.


اثبات‌گرایی
اثبات‌گرایی (یا پوزیتیویسم یا تحصل‌گرایی) به هر گونه نگرش ِ فلسفی که تنها شکلِ معتبر از اندیشه را متعلق به روش علمی بداند اطلاق می‌گردد.

اثبات‌گرایی اصطلاحی فلسفی است که حداقل به دو معنیِ متفاوت به کار رفته‌است. این اصطلاح در قرنِ هجدهم توسطِ فیلسوف و جامعه‌شناسِ فرانسوی آگوست کنت (Auguste Conte) ساخته و به کار رفته شد. کنت بر این باور بود که جبری تاریخی بشریت را به سمتی خواهد برد که نگرشِ دینی و فلسفی از بین رفته و تنها شکل از اندیشه که باقی می‌ماند متعلق به اندیشهٔ قطعی (positive) و تجربی علم است. در این عصرِ جدیدِ تاریخ نهادهایِ اجتماعیِ مربوط به دین و فلسفه از بین خواهد رفت.
در قرنِ بیستم در آلمان و انگلستان فلاسفه‌ای که تحقیقاتِ عمیق و وسیعی در رابطه با روشِ علم در شناختِ جهان انجام می‌دادند برایِ آن که خود را از پوزیتیویست‌هایِ فرانسوی جدا کنند نامِ «پوزیتیویسمِ منطقی» را بر نگرشِ خود نهادند. این فلاسفه معتقد بودند که تنها بخشِ غیرِتجربی (پیشینیِ) دانشِ بشر اصولِ منطق است که از تجربه حاصل نمی‌شوند و اندیشیدن را پیشاپیش محدود می‌کنند. هر معرفتِ دیگری که انسان می‌تواند کسب کند باید از راهِ تجربه به دست آید. اما بسیاری از گزاره‌هایی که ما در زندگی یا در فلسفه به کرات به کار می‌بریم اگر بدرستی تحلیل شوند هیچ‌جا به تجربه متصل نمی‌شوند (احتمالاً به این دلیل که برخی واژه‌ها را درست تعریف نکرده‌ایم).

اثبات‌گرایی منطقی گذشته از اعتقاد به اعتبارِ علم تعریفِ دقیقی دارد: به هر گزاره‌ای که از جنسِ گزاره‌هایِ خبری باشد یک «شرایط صدق» تعلق می‌گیرد. شرایطِ صدق بیان می‌کنند که گزاره در چه شرایطی صادق و در چه شرایطی کاذب است. توجه کنید که «صدق» با «اثبات» خلط نشود. مثلاً گزارهٔ «باران می‌بارد» در برخی شرایط صادق است و در برخی شرایط کاذب. به عبارتِ دیگر شرایطِ صدق بیان می‌کنند که گزاره چه «وضعی از امور» (state of affairs) را توصیف می‌کند. پوزیتیویسمِ منطقی یعنی این اعتقاد که «معناًیِ هر گزاره همان شرایطِ صدقِ آن است». به این ترتیب هر گزاره‌ای که همیشه صادق یا همیشه کاذب یا همیشه نامعلوم باشد کاملاً بی‌معنا است. مثلاً این گزاره که «این اتفاق که افتاد قسمت بود» از نظرِ پوزیتیویست بی‌معنا ست، زیرا هر وضعی از امور پیش بیاید باز هم می‌توان این حرف را زد. پس این گزاره در واقع هیچ وضعی از امور را توصیف نمی‌کند.

پوزیتیویست‌ها مدتی قابلِ ملاحظه سنتِ رایج در فلسفه علم بودند، اما با ظهورِ نگرش‌هایِ جدید، و کارهایِ متفکرانی مانندِ کوهن و کواین کم‌کم به حاشیه رانده شدند.
the READER
the READER
مدیر فرهنگی

الحصان
تعداد پستها : 314
Points : 930
Reputation : 27
Join date : 2009-09-23
Age : 34
آدرس پستي : turboboy_68@yahoo.com

نشان
قدرت:
آشنایی با مکاتب فلسفی 3 Left_bar_bleue2/2آشنایی با مکاتب فلسفی 3 Empty_bar_bleue  (2/2)

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه

- مواضيع مماثلة

 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
whats happen?