پزشکی
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

گتسبی بزرگ

اذهب الى الأسفل

گتسبی بزرگ Empty گتسبی بزرگ

پست من طرف the READER السبت نوفمبر 14, 2009 12:24 pm

گتسبی بزرگ رمانی است بقلم نویسنده آمریکایی اف. اسکات فیتزجرالد (F. Scott Fitzgerald)که برای اولین بار در ۱۰ آوریل ۱۹۲۵ منتشر گردید. ماجراهای این کتاب در نیویورک و لانگ آیلند و در تابستان سال ۱۹۲۲ اتفاق می افتند. داستان دورانی را توصیف می‌کند که فیتز جرالد خود آن را دوران موسیقی جاز می نامید.

ایالات متحده آمریکا در سالهای ۱۹۲۰ به‌دنبال شوک و هرج و مرجی که جنگ جهانی اول بوجود آورده بود از رشد اقتصادی به سابقه‌ای بهره مند گردید. شکوفایی اقتصادی و ثروتی که این شکوفایی به‌دنبال داشت باعث آن شد که بر تعداد میلیونر های جامعه آمریکایی دم به دم افزوده گردد. علاوه بر این از آنجا که در همان سالها قانون منع تولید و فروش مشروبات الکلی در ایالات متحده آمریکا حکم فرما بود، عده‌ای از راه تولید و توزیع قاچاق اینگونه مشروبات ثروت های باد آورده‌ای را به چنگ آوردند.

فیتز جرالد هرچند همچون یکی از شخصیت های داستانش ، نیک کراوی (Nick Carraway) مردمان ثروتمند و زرق و برق آن دوران را می ستود ولی با زر پرستی و سقوط اخلاقی منتج از آن میانه خوبی نداشت.

چاپ اول گتسبی بزرگ (در سال ۱۹۲۵) موفقیت چندانی کسب نکرد و در طول مدت ۱۵ سال باقی مانده از عمر فیتز جرالد فقط حدود ۲۵٬۰۰۰ جلد از آن به فروش رسید. کتاب در سالهای پایانی ۱۹۳۰ (دوران رکود اقتصادی بزرگ) و همچنین در خلال جنگ جهانی دوم بطور کلی بدست فراموشی سپرده شد،اما بعد از جنگ، در سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۵۳ تجدید چاپ شد و بلافاصله خوانندگان و طرفداران بیشماری یافت.

گتسبی بزرگ هم اکنون یکی از بزرگ‌ترین رمان های آمریکایی به شمار می‌آید و آنرا در مدارس و دانشگاه‌های سراسر جهان (در رشته ادبیات آمریکا) به‌عنوان یکی از کتب استاندارد تدریس می نمایند.
خلاصه داستان

نیک کراوی Nick Carraway از اهالی غرب میانه آمریکاست و برای ادامه زندگی به ساحل شرقی آمریکا آمده است. او با همسایه خود جی گتسبی Jay Gatsby طرح دوستی می ریزد. گتسبی بسیار ثروتمند است و بخاطر مهمانی های باشکوهی که در خانه اربابی اش واقع در لانگ آیلند بر گذار می‌کند شهره خاص وعام است. در مورد ثروت هنگفت او و اینکه این ثروت چگونه بدست آمده است شایعات زیادی بر سر زبان ها است. هیچکس چیزی از گذشته وی نمی‌داند.

نیک کراوی علاوه بر گتسبی، تام باچانن Tom Buchanan و همسر او دیزی Daisy (که از بستگان خود نیک است) را نیز ملاقات می‌کند. تام که در دوران دانشجویی ورزشکار برجسته‌ای بوده است نیز مرد ثروتمندی است.

نیک کراوی در ابتدا ریخت و پاش های بی معنی جشن های گتسبی، که هر شنبه صدها میهمان در آنها شرکت می‌کنند، را بدیده تحقیر می نگرد. اما کم کم خود نیز بطور مرتب در این مهمانی ها حضور می‌یابد. او از گتسبی می شنود که دلیل اصلی برگذاری این جشن های هفتگی آنست که شاید دیزی (که گتسبی از دیرباز عاشق و دلباخته او بوده است) بالاخره یک روز بطور اتفاقی در یکی از آنها شرکت نماید. گتسبی و دیزی به کمک نیک که ترتیب ملاقات آن دو را می‌دهد، در نهایت با هم رابطه برقرار می‌کنند.

تام به عشق و علاقه فراوان گتسبی نسبت به دیزی پی می‌برد و کم کم متوجه می‌شود که ثروت گتسبی از طریق قاچاق و فروش غیر قانونی مشروبات الکلی بدست آمده است. او از گتسبی متنفر است. یک روز وقتی همگی در هتلی دور هم جمع شده اند بین گتسبی و تام و در حضور دیزی برخورد لفظی پیش می‌آید. گتسبی در همان جلسه دیزی را وا می‌دارد که بگوید هرگز تام را دوست نداشته است. هدف گتسبی از اینکار اینست که دیزی از تام جدا شده و بار دیگر به سوی خود او باز گردد. تام وقتی از پیوندهای عاطفی دیرینه‌ای که بین همسرش دیزی و گتسبی برقرار بوده است آگاه می‌گردد خشمگین می‌شود و به دیزی امر می‌کند که بلافاصله به خانه باز گردد. گتسبی دیزی را همراهی می‌کند تا او را با اتومبیل به خانه برساند. خود تام هم بعد از مدتی بهمراه نیک و یک آشنای دیگر راهی خانه می‌شود.

تام و همراهانش در راه بازگشت به خانه در کنار جاده با جسد مایرتل Myrtel (که بطور پنهانی معشوقه تام بوده است) مواجه می‌گردند.مایرتل را اتومبیلی بشدت زیر گرفته و از محل حادثه گریخته است. ویلسون Wilson شوهر مایرتل ،که شاهد تصادف بوده، دچار شوک شده و کنترل اعصاب خود را از دست داده است. او می‌گوید اتومبیلی که همسرش را زیر گرفته زرد رنگ بوده است. تام نام و نشان صاحب اصلی آن ماشین زرد رنگ ، که گتسبی باشد، را نزد ویلسون افشا می‌کند. ویلسون که عقل از سرش پریده ، و حتی فکر می‌کند گتسبی معشوق زنش بوده است، گتسبی را در کنار استخر خانه اش می‌یابد و با شلیک گلوله‌ای بقتل می رساند و سپس در همان نزدیکی به زندگی خود نیز پایان می‌دهد.

از میان آنهمه دوست و آشنا که هر شنبه در مهمانی های با شکوه او حضور می‌یافتند، تقریباً هیچکس حاضر نمی‌شود درمراسم تشییع و بخاک سپردن گتسبی شرکت نماید. نیک بعد از مرگ گتسبی رابطه اش را با تام و دیزی و دیگر دوستانی که بواسطه گتسبی پیدا کرده بود قطع می‌کند و به شهر و دیار خود در غرب میانه آمریکا باز می‌گردد.
the READER
the READER
مدیر فرهنگی

الحصان
تعداد پستها : 314
Points : 930
Reputation : 27
Join date : 2009-09-23
Age : 34
آدرس پستي : turboboy_68@yahoo.com

نشان
قدرت:
گتسبی بزرگ Left_bar_bleue2/2گتسبی بزرگ Empty_bar_bleue  (2/2)

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه

- مواضيع مماثلة

 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
whats happen?