مواضيع مماثلة
اعتراف بزرگ
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: طنز-سرگرمی
صفحه 1 از 1
اعتراف بزرگ
مرد برای اعتراف نزد کشیش رفت.
پدر مقدس، مرا ببخش. در زمان جنگ جهانی دوم من به یک یهودی پناه دادم
مسلماً تو گناه نکرده ای پسرم
اما من ازش خواستم برای ماندن در انباری من هفته ای بیست شیلینگ بپردازد
خوب البته این یکی زیاد خوب نبوده. اما بالاخره تو جون اون آدم رو نجات دادی، بنابر این بخشیده می شوی
اوه پدر این خیلی عالیه. خیالم راحت شد. حالا میتونم یه سئوال دیگه هم بپرسم؟
چی می خوای بپرسی پسرم؟
به نظر شما باید بهش بگم که جنگ تموم شده؟
پدر مقدس، مرا ببخش. در زمان جنگ جهانی دوم من به یک یهودی پناه دادم
مسلماً تو گناه نکرده ای پسرم
اما من ازش خواستم برای ماندن در انباری من هفته ای بیست شیلینگ بپردازد
خوب البته این یکی زیاد خوب نبوده. اما بالاخره تو جون اون آدم رو نجات دادی، بنابر این بخشیده می شوی
اوه پدر این خیلی عالیه. خیالم راحت شد. حالا میتونم یه سئوال دیگه هم بپرسم؟
چی می خوای بپرسی پسرم؟
به نظر شما باید بهش بگم که جنگ تموم شده؟
koorosh- مدیر ایران شناسی
- تعداد پستها : 189
Points : 721
Reputation : 10
Join date : 2009-09-14
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: طنز-سرگرمی
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد