دو تا فوت کن
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: طنز-سرگرمی
صفحه 1 از 1
دو تا فوت کن
داشتم رانندگي مي کردم که موبايلم زنگ خورد . گفتم :
- الو ... بفرمائيد . چرا حرف نمي زنيد ؟
فقط فوت کرد !
گفتم :
- اگر زشتي يه فوت کن و اگر خوشگلي دوتا فوت کن . دوتا فوت کرد .
گفتم :
- اگر اهل قرار نيستي يه فوت کن و اگر هستي دو تا فوت کن. دو تا فوت کرد .
گفتم :
-
من فردا مي خواهم بروم رستوران شانديز . اگر ساعت دوازده نمي تواني بيايي
يک فوت کن و اگر مي تواني بيايي دوتا فوت کن . دوتا فوت کرد .
با
خوشحالي گوشي را قطع کردم . فردh صبح حسابي به خودم رسيدم . دوش گرفتم ،
لباس شيک پوشيدم و بهترين اودکلن را زدم . در پوست خودم نمي گنجيدم . همه
فکرم به قرار امروز بودم .
داشتم از خانه خارج مي شدم که زنم صدام کرد و گفت :
- عزيزم ! ناهار ميايي خانه ؟ اگر نمياي يک فوت کن . اگر ميايي دو تا فوت کن .
- الو ... بفرمائيد . چرا حرف نمي زنيد ؟
فقط فوت کرد !
گفتم :
- اگر زشتي يه فوت کن و اگر خوشگلي دوتا فوت کن . دوتا فوت کرد .
گفتم :
- اگر اهل قرار نيستي يه فوت کن و اگر هستي دو تا فوت کن. دو تا فوت کرد .
گفتم :
-
من فردا مي خواهم بروم رستوران شانديز . اگر ساعت دوازده نمي تواني بيايي
يک فوت کن و اگر مي تواني بيايي دوتا فوت کن . دوتا فوت کرد .
با
خوشحالي گوشي را قطع کردم . فردh صبح حسابي به خودم رسيدم . دوش گرفتم ،
لباس شيک پوشيدم و بهترين اودکلن را زدم . در پوست خودم نمي گنجيدم . همه
فکرم به قرار امروز بودم .
داشتم از خانه خارج مي شدم که زنم صدام کرد و گفت :
- عزيزم ! ناهار ميايي خانه ؟ اگر نمياي يک فوت کن . اگر ميايي دو تا فوت کن .
silence- کاربر ویژه
- تعداد پستها : 770
Points : 2448
Reputation : 60
Join date : 2009-05-11
نشان
قدرت:
(2/2)
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: طنز-سرگرمی
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد