مواضيع مماثلة
آرزوی کافی برای تو مي کنم
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: داستان کوتاه
صفحه 1 از 1
آرزوی کافی برای تو مي کنم
هواپيما
درحال حرکت بود و آنها در ورودي کنترل امنيتي همديگر را بغل کردند و مادر
گفت: " دوستت دارم و آرزوي کافي براي توميکنم." دختر جواب داد: " مامان
زندگي ما باهم بيشتر از کافي هم بوده است. محبت تو همه آن چيزي بوده که من
احتياج داشتم.. من نيز آرزوي کافي براي توميکنم .."
آنها همديگر را
بوسيدند و دختر رفت. مادر بطرف پنجره اي که من در کنارش نشسته بودم آمد.
آنجا ايستاد و مي توانستم ببينم که ميخواست و احتياج داشت که گريه کند.
من نميخواستم که خلوت او را بهم بزنم ولي خودش با اين سؤال اينکار را
کرد: " تا حالا با کسي خداحافظي کرديد که ميدانيد براي آخرين بار است که
او را ميبينيد؟ " جواب دادم: " بله کردم. منو ببخشيد که فضولي ميکنم چرا
آخرين خداحافظي؟ "
او جواب داد: " من پير و سالخورده هستم او در جاي
خيلي دور زندگي ميکنه. من چالشهاي زيادي را پيش رو دارم و حقيقت اينست
که سفر بعدي او براي مراسم دفن من خواهد بود . "
"وقتي داشتيد خداحافظي ميکرديد شنيدم که گفتيد " آرزوي کافي را براي تو ميکنم. " ميتوانم بپرسم يعني چه؟ "
او
شروع به لبخند زدن کرد و گفت: " اين آرزويست که نسل بعد از نسل به ما
رسيده.. پدر و مادرم عادت داشتند که اينرا به همه بگن." او مکثي کرد و
درحاليکه سعي ميکرد جزئيات آنرا بخاطر بياورد لبخند بيشتري زد و گفت: "
وقتي که ما گفتيم " آرزوي کافي را براي تو ميکنم. " ما ميخواستيم که
هرکدام زندگي اي پر از خوبي به اندازه کافي که البته ميماند داشته باشيم.
" سپس روي خود را بطرف من کرد و اين عبارتها را که در پائين آمده عنوان
کرد :
"آرزوي خورشيد کافي براي تو ميکنم که افکارت را روشن نگاه دارد بدون توجه به اينکه روز چقدر تيره است.
آرزوي باران کافي براي تو ميکنم که زيبايي بيشتري به روز آفتابيت بدهد .
آرزوي شادي کافي براي تو ميکنم که روحت را زنده و ابدي نگاه دارد .
آرزوي رنج کافي براي تو ميکنم که کوچکترين خوشيها به بزرگترينها تبديل شوند .
آرزوي بدست آوردن کافي براي تو ميکنم که با هرچه ميخواهي راضي باشي .
آرزوي از دست دادن کافي براي تو ميکنم تا بخاطر هر آنچه داري شکرگزار باشي .
آرزوي سلامهاي کافي براي تو ميکنم که بتواني خداحافظي آخرين راحتري داشته باشي ."
بعد گريه كرد و از آنجا رفت
.
مي
گويند که تنها يک دقيقه طول ميکشد که دوستي را پيدا کنيد٬ يکساعت ميکشد
تا از او قدرداني کنيد اما يک عمر طول ميکشد تا او را فراموش کنيد
پس
از زندگي لذت ببريد
silence- کاربر ویژه
- تعداد پستها : 770
Points : 2448
Reputation : 60
Join date : 2009-05-11
نشان
قدرت:
(2/2)
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: داستان کوتاه
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد