پزشکی
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

تو نیستی ببینی...

اذهب الى الأسفل

تو نیستی ببینی... Empty تو نیستی ببینی...

پست من طرف mary الأحد نوفمبر 22, 2009 9:49 am

تو نیستی ببینی

تو نیستی ببینی

چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاریست !

چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست !

چگوه جای تو در جان زندگی سبز است !

هنوز پنجره باز است .


تمام گنجشکان

که در نبودن تو

مرا به باد ملامت گرفته اند :

تو را به نام صدا میکنند !

هنوز نقش تو را از فراز گنبد کاج

کنار باغچه ،

زیر درخت ها ،

لب حوض

درون آینه پاک آب مینگرد


چه نیمه شب ها ، کز پارهای ابر سپید

به روح لوح سپهر

تو را ، چنان که دلم خواسته ست ، ساخته ام !

چه نیمه شب ها – وقتی که ابر بازیگر

هزار چهره به هر لحظه میکند تصویر

به چشم هم زدنی

میان آن همه صورت تو را شناختم !

غروب های غروب

در این رواق نیاز

پرنده ساکت و غمگین ،

ستاره بیمارست

دو چشم خسته من

در این امید عبث

دو شمع سوخته جان همیشه بیدارست

تو نیستی که ببینی !
mary
mary
کاربر ویژهکاربر ویژه

تعداد پستها : 100
Points : 272
Reputation : 5
Join date : 2009-10-11

نشان
قدرت:
تو نیستی ببینی... Left_bar_bleue2/2تو نیستی ببینی... Empty_bar_bleue  (2/2)

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه


 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
whats happen?