داش آکل
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: داستان کوتاه
صفحه 1 از 1
داش آکل
داش آکل داستانی کوتاه به زبان فارسی و یکی از شاهکارهای صادق هدایت است.
خلاصه داستان
داستان با برخورد لفظی داش اکل، پهلوانی جوانمرد و کاکا رستم در یکی از قهوه خانههای شیراز اغاز میشود. یکدفعه پیشکار حاج صمد وارد میشود خبر مرگ او را به داش اکل میدهد و میگوید که حاج صمد او را وکیل وصی خودش کرده. داش اکل به خانه حاج صمد میرود و حین صحبت با همسر او به ناگاه چشمش به مرجان دختر او می افتد و عاشق او میشود. بعد از ان داش اکل مشغول رسیدگی به کارهای حاج صمد میشود و عشق خود به مرجان را پنهان نگه میدارد. چون خود را زشت می پنداشته و همچنین انرا به دور از مردانگی می دیده با دختر کسی که او را وکیل و وصی خود کرده ازدواج کند. پس از هفت سال برای مرجان شوهری پیرتر و زشت تر از داش اکل پیدا میشود. شب عروسی مرجان، داش اکل با کاکا رستم درگیر میشود و برخلاف همیشه اینبار شکست میخورد و کشته میشود.
قسمت هایی از متن اصلی کتاب
از طرف ديگر داش آكل را همه اهل شيراز دوست داشتند . چه او در همان حال كه محله سردزك را قرق ميكرد ، كاري به كار زنها و بچهها نداشت ، بلكه بر عكس با مردم به مهرباني رفتار ميكرد
داش آكل مردي سي و پنجساله ، تنومند ولي بد سيما بود . هر كس دفعه اول او را ميديد قيافه اش توي ذوق ميزد ، اما اگر يك مجلس پاي صحبت او مي نشستند يا حكايت هائي كه از دورة زندگي او ورد زبانها بود
ميشنيدند، آدم را شيفته او ميكرد.
مسعود کیمیایی فیلم معروفی به همین نام از روی این داستان کوتاه ساخته است.
نقد داستان
از نظر من طوطی در قفس خود داش اکل است که خود را در زندانی میداند که اگر ازدواج کند ازادیهیش گرفته خواهد شد
خلاصه داستان
داستان با برخورد لفظی داش اکل، پهلوانی جوانمرد و کاکا رستم در یکی از قهوه خانههای شیراز اغاز میشود. یکدفعه پیشکار حاج صمد وارد میشود خبر مرگ او را به داش اکل میدهد و میگوید که حاج صمد او را وکیل وصی خودش کرده. داش اکل به خانه حاج صمد میرود و حین صحبت با همسر او به ناگاه چشمش به مرجان دختر او می افتد و عاشق او میشود. بعد از ان داش اکل مشغول رسیدگی به کارهای حاج صمد میشود و عشق خود به مرجان را پنهان نگه میدارد. چون خود را زشت می پنداشته و همچنین انرا به دور از مردانگی می دیده با دختر کسی که او را وکیل و وصی خود کرده ازدواج کند. پس از هفت سال برای مرجان شوهری پیرتر و زشت تر از داش اکل پیدا میشود. شب عروسی مرجان، داش اکل با کاکا رستم درگیر میشود و برخلاف همیشه اینبار شکست میخورد و کشته میشود.
قسمت هایی از متن اصلی کتاب
از طرف ديگر داش آكل را همه اهل شيراز دوست داشتند . چه او در همان حال كه محله سردزك را قرق ميكرد ، كاري به كار زنها و بچهها نداشت ، بلكه بر عكس با مردم به مهرباني رفتار ميكرد
داش آكل مردي سي و پنجساله ، تنومند ولي بد سيما بود . هر كس دفعه اول او را ميديد قيافه اش توي ذوق ميزد ، اما اگر يك مجلس پاي صحبت او مي نشستند يا حكايت هائي كه از دورة زندگي او ورد زبانها بود
ميشنيدند، آدم را شيفته او ميكرد.
مسعود کیمیایی فیلم معروفی به همین نام از روی این داستان کوتاه ساخته است.
نقد داستان
از نظر من طوطی در قفس خود داش اکل است که خود را در زندانی میداند که اگر ازدواج کند ازادیهیش گرفته خواهد شد
koorosh- مدیر ایران شناسی
- تعداد پستها : 189
Points : 721
Reputation : 10
Join date : 2009-09-14
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: داستان کوتاه
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد