لبخند
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: شعر
صفحه 1 از 1
لبخند
چه مايه زيباست آن صنوبر سفيد پير
بر تپهی کودکیات
که امروز به ديدارش رفتی.
زير زمزمهاش يار مردهات را به ياد میآوری
و در حيرتی از نوبت خويش که کی خواهد رسيد
زير نجوايش، احساس میکنی انگار
واپسين کتابات را نوشتهای
و حالا بايد خاموش باشی و
اشک بريزی برای کلمات
تا برويند.
چگونه زيستهای؟ شناخته را رها کردی برای ناشناخته
و سرنوشت؟ تنها يکبار به تو لبخند زد
و تو آنجا نبودی...
بر تپهی کودکیات
که امروز به ديدارش رفتی.
زير زمزمهاش يار مردهات را به ياد میآوری
و در حيرتی از نوبت خويش که کی خواهد رسيد
زير نجوايش، احساس میکنی انگار
واپسين کتابات را نوشتهای
و حالا بايد خاموش باشی و
اشک بريزی برای کلمات
تا برويند.
چگونه زيستهای؟ شناخته را رها کردی برای ناشناخته
و سرنوشت؟ تنها يکبار به تو لبخند زد
و تو آنجا نبودی...
the READER- مدیر فرهنگی
-
تعداد پستها : 314
Points : 930
Reputation : 27
Join date : 2009-09-23
Age : 34
آدرس پستي : turboboy_68@yahoo.com
نشان
قدرت:
(2/2)
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: شعر
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد