پزشکی
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

*باز آمده ام تا بگویم

اذهب الى الأسفل

*باز آمده ام تا بگویم Empty *باز آمده ام تا بگویم

پست من طرف silence الخميس نوفمبر 12, 2009 3:45 am

مثل گذشته ها که نوشتن بهانه ی آمدن و درد دل کردنم بود،اینبار برای شکایت نیامده ام!؟

رازی را فهمیده ام آخر...؟

بین خودمان باشد نشنوند آنهایی که هنوز دل به پاییز رنگ رنگ عاشقا نه ها بسته اند

میدانی چه شده... یاس پیر سر کوچه برگهایش را به تاراج پاییز گذاشت که باز عاشق بهار باشد

باور کن...فریبی ساده بیش نبوده که اینکه استوارترین درخت به تمنای سبز بهار چنین کرده...!؟

آمده ام تا که شاید پشت دروازه نگاهم به انتظار دیدنش بمانم ...!؟

آمده ام که بمانم ...! شاید که مسافری عصر جمعه باز گشته باشد ..!؟

شاید کاری نکرده باشد که آئینه دلم ترک برداشته باشد ...! شاید که این بار انعکاس فریادم باشد ... که به گوشش می رسد...!؟

هر چند که خوب می دانم نه بر سر دو راهی، نه بر سر راهی، نه بر سر هیچ دری، هیچ کس منتظرم نیست...

اما من باز آمده ام نه به وسوسه ی نوشتن...آمده بگویم .......؟
*باز آمده ام تا بگویم 437388 *باز آمده ام تا بگویم 655643
silence
silence
کاربر ویژهکاربر ویژه

تعداد پستها : 770
Points : 2448
Reputation : 60
Join date : 2009-05-11

نشان
قدرت:
*باز آمده ام تا بگویم Left_bar_bleue2/2*باز آمده ام تا بگویم Empty_bar_bleue  (2/2)

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه

- مواضيع مماثلة

 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
whats happen?