پزشکی
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
مواضيع مماثلة

    آمد ولی خیلی زود رفت

    اذهب الى الأسفل

    آمد ولی خیلی زود رفت Empty آمد ولی خیلی زود رفت

    پست من طرف silence الخميس أكتوبر 22, 2009 3:58 pm

    وقتي او آمد درهاي قلبم را به رويش گشودم
    و همچون کودکي بي ريا و به دور از تزوير با آغوشي باز پذيرايش شدم
    غريبه اي را که فرسنگ ها از من دور بود.
    او قدم به دنيايم گذاشت اما با سنگدلي شاخه هاي درخت زندگي ام را شکست
    بي آنکه حتي از نگاه مهربان باغبان شرم کند.
    پروردگار مهربانم از آسمان نيلگونش نظاره گر بي وفايي هايش بود
    و صداي شکسته شدن شاخه هايم را مي شنيد.
    اما من و باغبان با محبتم حتي آفتاب و آب چشمه را به روي نا مهرباني هايش
    نبستيم.
    به اين اميد که هم رنگمان شود.
    اما او از جنس ما نبود.
    او همچون گردباد وزيد
    شاخه هايم را شکست و شکوفه هايم را پراکند.
    به اميد آنکه از ما فراتر رود.اما...
    مثل همه طوفانها مثل همه گردبادهاي تلخ آمد.
    تلخي کرد و رفت.
    زمستان بود و من صداي قدم هايش را به روي برگهاي خشک
    که دورتر و دورتر مي شد شنيدم.
    او رفت.حالا من و همه نهال ها و بوته ها به اميد بهاري ديگر
    مثل بهاران سال گذشته بار ديگر به اميد شکفتن دوباره
    به انتظار نشسته ايم...
    اما نه با او...







    آمد ولی خیلی زود رفت 2b50jgeelu1q5y9g89d
    silence
    silence
    کاربر ویژهکاربر ویژه

    تعداد پستها : 770
    Points : 2448
    Reputation : 60
    Join date : 2009-05-11

    نشان
    قدرت:
    آمد ولی خیلی زود رفت Left_bar_bleue2/2آمد ولی خیلی زود رفت Empty_bar_bleue  (2/2)

    بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

    بازگشت به بالاي صفحه

    - مواضيع مماثلة

     
    صلاحيات هذا المنتدى:
    شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
    whats happen?