عشق، جاودانه است
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: جملات زیبا
صفحه 1 از 1
عشق، جاودانه است
من طرف silence الأربعاء سبتمبر 16, 2009 5:15 am
عشق،
تجربه‌ي كساني‌ست كه به‌روشني و دل‌آسودگي و آزادي رسيده‌اند. تنها قله‌ها
هستند كه مي‌توانند تمامي چشم‌اندازِ پيرامون‌شان را زيرِ چترِ نگاهِ خود
بگيرند.
عشق، جاودانه است.
عشق، تجربه‌ي كساني‌ست كه به‌روشني و دل‌آسودگي و آزادي رسيده‌اند.
تنها قله‌ها هستند كه مي‌توانند تمامي چشم‌اندازِ پيرامون‌شان را زيرِ چترِ نگاهِ خود بگيرند.
اگر طالبِ تجربه‌ي عشق هستي، به مراقبه بپرداز.
اگر طالبِ گل‌هايي، بوته‌ها را تيمار كن.
آب‌شان بده،
كودشان بده،
به آن‌ها مهر بورز تا ببالند و به گُل بنشينند.
گُل‌ها در زمانِ مناسب خواهند روييد.
نگرانِ آن‌ها نباش.
نمي‌تواني آن‌ها را زودتر از موعدِ مقرر بروياني.
نمي‌تواني آن‌ها را مجبور كني زودتر از موعدِ مقرر شكوفا شوند.
عشق، گُلي‌ست كه در وجودِ تو مي‌رويد.
فقط كافي‌ست زمينه را مهيا كني.
خود را به روي بي‌كران باز كن؛
عشق مي‌آيد
و در دلِ تو خانه مي‌كند.
ابتدا، خود باش.
ابتدا، خود را بشناس
و با خود اُنس بگير.
عشق، پاداشِ اين اُنس و آشنايي‌ست.
عشق، پاداشي‌ست از فراسو.
عشق، ميهماني‌ست كه به دل‌هاي آشنا و بيدار سر مي‌زند.
اگر
عشق درِ خانه‌ي تو را بكوبد، با هزار و يك بهانه، در را به رويش باز
نمي‌كني زيرا با خود، اُنس نگرفته‌اي. حتي اگر در را نيز به روي عشق باز
كني،
عشق را نخواهي شناخت زيرا با او ديداري نداشته‌اي.
وقتي
عشق، براي نخستين‌بار، تو را از خود سرشار مي‌كند، گيج مي‌شوي؛ نمي‌داني
چه اتفاقي افتاده است. البته متوجه مي‌شوي كه دلت به رقص درآمده است؛
موسيقي آسماني را كه همچون آبشار فرو مي‌ريزد، مي‌شنوي؛ رايحه‌اي را در
خود استشمام مي‌كني كه پيش از آن، سابقه نداشته است اما زمان مي‌برد تا تو
خود را جمع‌وجور كني و بفهمي حادثه‌اي كه در تو اتفاق افتاده، چيزي نيست
مگر حضورِ حضرتِ عشق.
عارفان، آشنايانِ هميشگي عشق‌اند.
عشق، همواره در ساحتِ عرفان مي‌ماند.
براي تجربه‌ي عشق،
بايد به ساحتِ عرفان، قدم بگذاري.
عشق،
صفتي از صفاتِ الهي نيست،
بلكه ذاتِ خداوند است.
همه‌چيز از چشمه‌ي عشق مي‌جوشد.
عشق، خداست.
عشق، حقيقتِ فرجامين است.
وراي ساحتِ عشق، مرتبه‌اي نيست.
درواقع، پيش از آن‌كه به عشق برسي،
بايد ناپديد شوي.
وقتي عشق هست، تو در ميان نيستي.
وقتي عشق را مي‌يابي كه جوينده‌اي در ميان نباشد.
تو و عشق با هم جمع نمي‌شويد.
يا تو در ميان خواهي بود و يا عشق.
خودت باش.
خودت را محترم بشمار و دوست بدار.
بدان كه خداوند، تو را مي‌خواسته است،
بنابراين، به تو هستي داده است.
تو خواستني هستي.
تو محبوبِ خداوند هستي.
اگر سيماي حقيقي خود را ببيني،
عشق در تو آغاز مي‌شود.
عشق، پايان ناپذير است.
مي‌تواني عشق را با همه‌چيز و همه‌كس سهيم شوي.
چيزي از عشق كاسته نمي‌شود.
هرچه بيشتر عشق را ببخشي،
قدرتِ بيشتري براي بخشيدن مي‌يابي.
بدونِ توقع و چشمداشت ببخش.
بدونِ توقع و چشمداشت دوست بدار.
حتي توقعِ يك سپاس را نيز نداشته باش.
خود را وامدارِ كسي بدان كه پذيراي عشقِ توست.
سلطانِ بخشنده‌ي عشق باش، نه گدايي متوقع.
silence- کاربر ویژه
- تعداد پستها : 770
Points : 2448
Reputation : 60
Join date : 2009-05-11
نشان
قدرت:
(2/2)
پزشکی :: از گوشه کنار :: فرهنگی-هنری :: جملات زیبا
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
